سفارش تبلیغ
صبا ویژن

اصلاح الگوی مصرف

سخن رهبری

به نام خدا

برای اصلاح الگوی مصرف در اقتصاد خانواده باید عوامل و ریشه های فساد اقتصادی در خانواده مشخص شود.
یکی از مفاسد اقتصادی در خانواده اسراف است.
و یکی از عوامل اسراف و تبذیر
وسواس
است!
وسواس یعنی اضطراب و عدم اطمینان و عدم امنیت و آرامش روحی یا فکری و امثال آن.
وقتی انسان در حصول چیزی به یقین و اطمینان نمی رسد در حالیکه عرفاً و معمولاً باید برسد، این حالت را در فارسی وسواس می گویند.
مثلاً چیزی که با یک بار آب کشیدن زیر شیر آب پاک می شود، شخصی که دچار وسواس است با یکبار و حتی چندین بار آب کشیدن به سختی به اطمینان می رسد.
و این خود یک عامل اسراف و تبذیر در مصرف آب است.
و این حالت حتی موجب سختگیری و فشار بر سایر اعضای خانواده و بروز تنش ها و بد خلقی ها و حساسیت و زودرنجی و اضطراب در آنان و همینطور مسایل و مشکلات زنجیره ای پدید می آید.

خداوند همه ما را از شر وسواس حفظ فرماید.

عده ای صرفه جویی را به معنای کم مصرف کردن معنا کرده اند ولی به نظر می رسد این معنا نمی تواند اقتصادی باشد؛ زیرا هدف از تولید یک شی اقتصادی، مصرف آن است و مصرف چیزی زمانی به وقوع می پیوندد که آدمی به آن نیاز داشته باشد و با مصرف آن چیز نیازی از نیازهای وی برآورده می شود. بنابراین شخص لازم است تا در حد نیاز و برآورد آن، چیزی را مصرف نماید و کم مصرف کردن نمی تواند نیاز وی را برآورده سازد، مگر آن که در مساله نیاز به نیازهای اساسی و نیازهای غیر اساسی و یا نیازهای لازم و غیر لازم توجه داده شود. در این صورت می توان گفت که مصرف چیزی می بایست در حد برآورد نیازهای اساسی و لازم باشد.
ولی مشکلی که در این جا خود را نشان می دهد آن است که همان گونه که نیازهای آدمی به دو دسته نیازهای اساسی و لازم و غیر اساسی و غیر لازم دسته بندی می شود و به شکلی اولویت خود را تحمیل می کند، در حوزه چیزهایی که به عنوان مواد مصرفی مورد توجه قرار می گیرد نیز اولویت بندی صادق است. به این معنا که هرچه نیاز شخص و یا جامعه به چیزی اساسی و ضروری و لازم باشد آن چیز به شکل امری با مالیت بیش تر و اساسی تر مطرح می شود. از این رو ارزش نیازی انسان به چیز اقتصادی، آن چیز را ارزشمندتر می سازد چنان که کم اهمیتی آن نیز آن را در درجه دوم اهمیت قرار می دهد.

البته این امر به چیزهایی برمی گردد که ارزش مالی داشته و برای تولید و تهیه آن نیازمند کار و پرداخت هزینه هستیم. بنابراین با آن که هوا و اکسیژن برای آدمی دارای ارزش و اهمیت بسیار و حیاتی است ولی از آن جایی که درحال حاضر برای آن هزینه ای پرداخته نمی شود و نیاز به تولید آن نداریم و کاری برای آن انجام نمی دهیم چیزی بی ارزش بوده و از مالیت خارج می شود و سخن از صرفه جویی در آن معنا و مفهومی ندارد؛ ولی اگر فرض کنیم که در آینده برای تولید اکسیژن مصرفی انسان نیازمند تولید و یا کار برای آن باشیم می بایست برای آن مالیت قرار داده و درباره شیوه های مصرف و استفاده آن سخن بگوییم.


بیاییم با شناخت نیاز های اساسی و غیر اساسی خود و تعدیل در رفع آن نیازها به کشورمان کمک کنیم .